به گزارش شهرآرانیوز؛ افراد بسیاری در جریان فعالیتهای انقلابی امامخمینی (ره) علیه رژیم پهلوی با او همراه شدند. برخی از این افراد پس از دورهای راه خود را ازنهضت جدا کردند و تعدادی هم تنها در مقاطع پایانی نهضت، حضور در این راه را در دستورکار خود قرار دادند. در این بین معدود افرادی هم بودند که از نخستین روزهای قیام امام (ره) و مردم علیه حکومت پهلوی با این حرکت همراه شدند و تا آخرین روز حیات هم در همان راه ماندند.
حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیلفردوسیپور، نماینده اسبق مردم مشهد در مجلسشورایاسلامی، یکی از این افراد بود که از همان آغازین روزهای پس از خرداد۱۳۴۲ با نهضت همراه شد و چندی بعد با هجرت به نجف در صف نخست یاران امام (ره) قرار گرفت تاجاییکه در هجرت به کویت و پرواز انقلاب از پاریس به تهران در کنار بنیانگذار کبیر انقلاب بود. او در ادامه زندگی هم از این راه پا بیرون نگذاشت تاجاییکه هرچند در جریان انفجار ۷تیر۱۳۶۰ دفتر حزب جمهوریاسلامی به شهادت نرسید، تا پایان عمر از او با لقب شهید زندهیاد میکردند.
اسماعیل فردوسی پور دوم شهریور۱۳۱۷ در محله سردشت شهرستان فردوس در خانوادهای روستایی متولد شد. پنجساله بود که پدرش غلامعلی را از دست داد. او در بخشی از کتاب خاطراتش درباره این دوران چنین تعریف کرده است: «مادرم با همه مشکلات موجود آن زمان که همراه با قحطی و خشکسالی شدید بود، دامن همت به کمر زد و با قالی بافی به تربیت فرزندانش پرداخت و بدون اینکه از کسی کمک بگیرد، با شهامت و شجاعت سختیها را تحمل و با عزت و افتخار زندگی را اداره میکرد.»
فردوسیپور در چنین شرایطی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند. او در تابستان۱۳۳۰ همزمان با شاگردی مغازه، مکبری مسجد محل را بر عهده گرفت و همین امر زندگی اش را تغییر داد. خودش داستان را اینگونه نقل کرده است: «نمازم را دوست داشتم به جماعت بخوانم و همیشه به مسجدی میرفتم که مرحوم آیتا... شیخمجتبیقزوینی امام جماعت بود. گاهی هم مکبر میشدم. نخستین روزی که برای تکبیر گفتن مقابل ایشان قرار گرفتم، آنقدر مجذوبش شدم که مدام فکر میکردم، خوب است انسان یا روحانی باشد یا خدمتگزار روحانی.
شبی در جلسه حفظ حدیث گفتههای آیت ا... حاجشیخمجتبیقزوینی را یادداشت میکردم. فرمود: چه مینویسی؟ گفتم: حدیث را که گفتید، نوشتم. گفت: بخوان. خواندم. فرمود: حدیث دیشب را بخوان. خواندم. فرمود: اسمت چیست؟ گفتم: اسماعیل. فرمود: حاضری طلبه شوی؟ گفتم: بلی. فرمود: چه کسی را داری؟ گفتم: مادر. فرمود: راضی است؟ از مادرت بپرس؛ اگر راضی شد، بیا و در مدرسه علمیه مشغول تحصیل شو.»
اسماعیل آن روزها، نزدیک یکسالونیم در فردوس به تحصیل علوم دینی پرداخت؛ سپس در سال۱۳۳۲ با اجازه مادر و سفارش شیخمجتبیقزوینی راهی مشهد شد. او دو سال اول حضور در مشهد را در خانه شیخمجتبیقزوینی که از علمای طراز اول مشهد بود، سکنا گزید. بهدلیل سکونت در خانه شیخمجتبیقزوینی که فردی آگاه به مسائل سیاسی روز بود، به امور سیاسی گرایش پیدا کرد. او پس از اعتراض امامخمینی (ره) به ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی، از راه و روش ایشان حمایت کرد.
فردوسی پور در قیام پانزده خرداد۱۳۴۲ همراه با روحانیان مبارزِ مشهد فعال بود و پس از بازداشت و حصر امام خمینی (ره)، دست از مبارزه نکشید و به فعالیت خود ادامه داد؛ بهگونهایکه وقتی احتمال محاکمه و اعدام امام خمینی (ره) را شنید، برای اعتراض و پیگیری به همراه شماری از علمای مشهد به تهران و قم رفت.
فردوسی پور سال۱۳۴۶ به همراه خانواده پنهانی از طریق آبادان راهی نجف شد تا در حلقه یاران و شاگردان امام خمینی (ره) قرار گیرد. او یازده سال در عراق در خدمت حضرت امام (ره) و عضو دفتر ایشان بود. او همچنین در این دوره با مرحوم حاجآقا مصطفی خمینی (ره) آشنایی خاصی پیدا کرد و از جمله همراهان او شد. او در ادامه فعالیتهای خود در نجف نقش مهمی در ایجاد تشکل «روحانیون مبارز» خارج از کشور داشت، بهحدیکه در کنار مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبرمحتشمیپور و حجتالاسلامشیخ محمدرضاناصری (امام جمعه کنونی یزد) یکی از ارکان هسته مرکزی این تشکل بود که با اکثریت آرای روحانیون مبارز خارج کشور انتخاب شده بودند.
این گروه سهنفره موظف بودند مسائل مرتبط با مبارزه را به امام (ره) منتقل کنند و دستورات امام (ره) را هم به روحانیون داخل و خارج کشور انعکاس دهند. اعضای مرکزی این تشکل پس از مهاجرت امام (ره) به پاریس هم اداره بیت امام (ره) در نوفل لوشاتو را بر عهده داشتند.
این گروه در چهلم آقا مصطفیخمینی جزوهای تحتعنوان «شهیدی دیگر از روحانیت» منتشر کرد که در آن ضمن بازگو کردن جایگاه فرزند بزرگ امام (ره) در حوزه به برخی مسائل مهم روز هم اشاره شده بود؛ امری که توجه ساواک را به هسته مرکزی تشکل روحانیون مبارز خارج از کشور جلب کرد و اقدامات آنان زیر ذرهبین ساواک ایران و حزب بعث عراق قرار گرفت.
فردوسیپور پس از امضای معاهده صلح ایران و عراق در کنفرانس الجزایر و بهعنوان رابط دفتر امامراحل (ره) توسط استاندار نجف احضار و به وی اطلاع داده شد که از آن پس هرگونه فعالیت سیاسی امام (ره) و همراهان او در عراق ممنوع است. از آن تاریخ به بعد از همه فعالیتهای دفتر امامراحل (ره) جلوگیری شد و حتی مانع چاپ توضیحالمسائل شدند و سپس بیت حضرت امام (ره) محاصر شد.
این وضعیت پانزده روز ادامه داشت و در این بین فردوسیپور از سوی حضرتامام (ره)، مأمور تهیه گذرنامه برای ایشان به منظور سفر به کویت شد. او ضمن تماس با شهیدمحمدمنتظری در کویت و حاجسیداحمدمهری، فرزند آیت ا... حاجسیدعباسمهری، نماینده امام (ره) درکویت، موفق به تهیه گذرنامه شد. فردوسیپور یازدهم مهرماه۱۳۵۷در معیت امام (ره) راهی کویت شد، اما دولت کویت با اقامت امام (ره) موافقت نکرد و امام (ره) دوباره به عراق برگشتند و این بار عازم فرانسه شدند.
فردوسیپور نیز با موافقت حضرت امام (ره) به همراه ایشان و تنی چند از روحانیون عازم پاریس شد. وی در خاطراتش درباره سفر همراه با امام (ره) به پاریس آورده است: «بعد از مشکلاتی که در سفر به کویت پیش آمد، قرار شد به فرانسه برویم و من در این مدت مشغول تهیه اعلامیهای برای مردم ایران بودم که چگونگی وضعیت امام (ره) را تشریح کنم. در سفر به فرانسه ما پنج نفر بودیم. سه نفر هم مسافر بودند و ما فکر میکردیم این سه نفر مسافر عادی هستند، اما در یک امتحان متوجه شدیم این سه نفر مأمورند.»
پس از ورود امام خمینی (ره) و همراهان وی به پاریس، کمیتهای تشکیل شد. در این کمیته فردوسی پور در تدوین و تنظیم اطلاعیه دفتر ایشان و هماهنگ کردن دیدارهای امام خمینی (ره) در پاریس و نوفل لوشاتو شرکت داشت و در پاسخگویی به تماسهای دفتر و ارتباط تلفنی امام خمینی (ره) با سران و رهبران انقلاب در ایران فعال بود. اگر چه امام (ره) بهصورت رسمی فاقد دفتر و سخنگو بودند ولی فردوسیپور بهنوعی مسئولیت دفتر ایشان را بر عهده داشت.
وی در تشریح خاطرات خود از آن دوران در کتاب همگام با خورشید از ایران تا ایران، مینویسد: «شبهای اول ورود به پاریس با کمک دیگر دوستان انقلابی با مخابرات ایران ارتباط برقرار کردیم و پیامهای امام (ره) را مخابره میکردیم و برخی از پیامها بهصورت نوار ضبط و در فرصتی دیگر توسط افرادی مطمئن به ایران فرستاده میشد.» فردوسیپور در همه مدت اقامت امام (ره) در دهکده نوفللوشاتوی پاریس در خدمت ایشان بود و پس از تصمیم امام (ره) مبنی بر مراجعت به کشور، او نیز در معیت امام (ره) در دوازدهم بهمن۱۳۵۷ به کشور بازگشت و به خیل عظیم مردم انقلابی ایران پیوست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فردوسی پور مدتی مسئولیت دفتر امام (ره) را در تهران عهده دار بود و مدتی نیز عضو دفتر امام (ره) در قم بود و همچنین مسئولیت حساب ۱۰۰ امامخمینی (ره) را که بهمنظور خانه سازی برای مستضعفان افتتاح شده بود، در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قم بر عهده داشت.
وی در تیرماه۱۳۵۸ به درخواست مردم فردوس، از سوی امام خمینی (ره) برای رسیدگی به امور مذهبی و مشکلات محلی به آن شهر اعزام شد و در مهر۱۳۵۸ با حکم ایشان قاضی شرع دادگاههای انقلاباسلامی خراسان شد. فردوسی پور در خرداد۱۳۵۹ منتخب مردم فردوس و طبس در دور اول مجلسشورای اسلامی و در خرداد۱۳۶۳ نماینده مردم مشهد در دور دوم مجلس شورایاسلامی شد. او در مجلس عضو کمیسیونهای تحقیق، اصل ۹۰ و کمیسیون امور حقوقی و قضایی بود.
وی در فروردین۱۳۶۱ برای تعمیر مسجد جامع و مدرسه علمیه در شهرستان فردوس اجازه استفاده از وجوهات از امام خمینی (ره) را گرفت. وی همچنین در دوره اول و دوم مجلس خبرگان رهبری نماینده مردم استان خراسان شد و مسئولیت برگزاری کنگره امام رضا (ع) را بر عهده داشت.
فردوسیپور در دی ۱۳۶۴ از امام خمینی (ره) اجازه تصرف در امور حسبیه و شرعی را دریافت کرد و در سال های۱۳۶۵و۱۳۶۶ نماینده مجلس شورای اسلامی در شورای سرپرستی صداوسیما بود. وی سال۱۳۶۷ بار دیگر نماینده مردم مشهد در مجلسشورایاسلامی شد. فردوسیپور از اعضای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و دوستان مورد وثوق آیتا... شهیدمحمدبهشتی بود. وی در انفجار دفتر این حزب در هفتم تیر۱۳۶۰ بهشدت مجروح شد و بههمین دلیل به او لقب شهید زنده انقلاب داده شد.
یکی از اقدامات فردوسیپور در سالهای پس از پیروزی انقلاب تلاش وی برای استیضاح وزیر مسکن وقت بود. او ۱۱آبان۱۳۶۱ در جلسه رأی اعتماد به محمدشهابگنابادی، وزیر مسکن و شهرسازی دولت اول مهندس میرحسینموسوی، بهعنوان طراح این استیضاح سخنرانی کرد و وزیر را به انجام ندادن اقدامات کافی برای رفع نیاز زلزلهزدگان سال۱۳۵۷ طبس محکوم کرد. گنابادی با دفاع خود توانست رأی اعتماد مجلس را بار دیگر کسب کند، اما نام فردوسیپور بهعنوان نخستین طراح استیضاح وزیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شد.
حضور فردوسیپور که از بنیانگذاران بنیاد فرهنگی هفتم تیر نیز بود در صحنههای مختلف مرتبط با انقلاب اسلامی در دهه۷۰ به بعد بر اثر مشکلات ناشی از این مجروحیت کمی کمرنگ شد، اما باوجوداین وی مدتی دادستان انتظامی قضات، معاون دادگستری کل تهران، رئیس کل دیوان عدالت اداری و عضو شورای سیاستگذاری ائمهجمعه سراسر کشور بود.
اسماعیل فردوسی پور سرانجام پس از مدتی بستری شدن در بیمارستان بر اثر عوارض ناشی از انفجار ۷تیر۱۳۶۰، در واپسین روزهای بهمن۱۳۸۵ در سن ۶۹سالگی درگذشت و پس از تشییع در تهران و مشهد در زادگاهش به خاک سپرده شد و بهاین ترتیب، دفتر فعالیتهای سیاسی فرهنگی یار خراسانی امام (ره) در نجف بسته شد.
منابع:
حزب جمهوری اسلامی اثر خیرا... اسماعیلی، نهضت امامخمینی (ره) اثر سید حمید روحانی.
نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی، اثر حسن شمس آبادی، خاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پور، تدوین فرامرز شعاع حسینی و رحیم روح بخش، همگام با خورشید از ایران تا ایران، خاطرات اسماعیل فردوسی پور، سیر مبارزات امامخمینی (ره) در آینه اسناد به روایت ساواک و صحیفه امامخمینی (ره).
نشریات اطلاعات، شاهد یاران و هممیهن و پایگاههای خبرگان ملت، تاریخ ایرانی، خبر آنلاین، تاریخ شفاهی ایران و پژوهشکده تاریخ معاصر.